فواید پرواز با پاراگلایدار

شاید خیلی از ما به صورت تفریحی پرواز با پاراگلایدر را تجربه کرده باشیم. اما برخی‌ها پرواز را به عنوان ورزش در سبک زندگی خود قرار‌داده اند. جدا از جنبه ماجراجویانه‌، پرواز با پاراگلایدار برفراز جنگل‌ها و درختان سر به فلک کشیده موجب ایجاد هیجان، لذت و شگفتی در بدن و مغز‌مان می‌شود. از بالا مناظر هیجان‌انگیز و دلهره‌آور را نگاه می‌کنیم و لذت می‌بریم و دنیا را جور دیگری می‌بینیم.

پریدن، رها شدن بر گُرده‌ی باد است و
با بی‌ثباتی سیماب‌وارِ هوا برآمدن
به اعتمادِ استقامتِ بال‌های خویش؛

ورنه مسأله‌یی نیست:
پرنده‌ی نوپرواز
بر آسمانِ بلند
سرانجام
پَر باز می‌کند.

احمد شاملو

 

 

 

فواید ماجراجویی ورزش پاراگلایدر

 

پرواز با پاراگلایدار ورزشی هوایی و کاملا جسمانی و ذهنی است و مزایا و فواید بسیاری برای بدن دارد که عبارتند از:

  • افزایش آدرنالین در بدن

آدرنالین هورمونی است که هنگام بروز خطر، ترس و هیجانات در بدن ترشح می‌شود. آمیگدال در مغز این موقعیت را تشخیص می‌دهد و پیغام به مراکز مختلف مربوطه مخابره می‌شود و هیپوفیز به غدد فوق کلیوی پیغام ترشح آدرنالین را می‌دهد تا سریع‌تر از خود درمواقع خطر دفاع کند. آدرنالین موجب افزایش انرژی و آگاهی و تمرکز در بدن می‌شود.

  • بالارفتن اعتماد به نفس

بسیاری از افراد از پرواز می‌ترسند. پرواز با پاراگلایدار یک ورزش کاملا ذهنی است. زمانی که فرد تمرین می‌کند مهارت‌های لازم را می‌آموزد و رفته رفته مهارت‌های جسمی و ذهنی خود را افزایش می‌دهد. در نتیجه این ورزش به بالارفتن اعتماد به نفس فرد کمک می‌کند.

 

فردریش نیچه گفته است:

کسی که می خواهد یاد بگیرد یک روز پرواز کند ابتدا باید یاد بگیرد که بایستد و راه برود و بدود و بالا رود و برقصد؛ نمی توانید مستقیما به سمت پرواز کردن، پرواز کنید.

 

  • کاهش استرس

حین پرواز نه غم گذشته را در دل داری نه دلهره‌ی آینده. لاجرم در لحظه پرواز در زمان حال زندگی می‌کنی و این به کاهش استرس کمک می‌کند.

  • بالا‌رفتن قدرت بدنی

خلبان پاراگلایدر برای حفظ تعادل و هدایت بال احتیاج به قدرت بدنی بالا  دارد. از این رو عضلات بدن در این ورزش قوی و ورزیده می‌شوند.

  • راهی عالی برای سوزاندن کالری

به دلیل ترشح آدرنالین در بدن سوزاندن کالری در بدن بالا می‌رود.

  • کمک به غلبه‌کردن بر ترس‌ها

پرواز به فرد حس رهایی می‌بخشد. حس رهایی از ترس‌ها و این رهایی حس آزادی به آدم می‌بخشد.

 

 

احمد شاملو سروده است:

پرِ پـرواز ندارم
امّا
دلی دارم و حسرتِ دُرنـا‌ها

و به هنگامی که مرغانِ مهاجر
در دریاچه‌ی ماه‌تاب
پارو می‌کشند،
خوشا رهــا کردن و رفتــن!
خوابی دیگــر
به مُردابی دیگر!
خوشا ماندابی دیگر
به ساحلی دیگر
به دریایی دیگر!

خوشا پر‌کشیدن، خوشا رهایی،
خوشا اگر نه رها‌زیستن، مُردن به رهایی!
آه، این پرنده
در این قفسِ تنگ
نمی‌خواند”