نقش تمایز در ایجاد یک برند متمایز مثل ماجراجویی‌درمانی

آیا رد پای تمایز در ماجراجویی‌درمانی از همان ابتدا یافت می‌شود؟

یکی از مسائلی که همه اساتید موفقیت و صاحبان مشاغل موفق بیان می‌کنند ایجاد تمایز در کار است.

حتی شاهین کلانتری نیز در تولید محتوا بر این اصل اهمیت ویژه‌ای قائل است. و در اینجا در این مورد بیشتر نوشته است. و به عقیده‌ی شاهین کلانتری کلید ایجاد تمایز این است که دست از مقایسه خود با دیگران برداریم و تمام تلاش خود را بکنیم تا از دیروز خود بهتر شویم. و در اینجا سایتشان کلام زیبایی از کوپر نوشته است که “تمایز را می‌توان نتیجۀ انجام کارهایی دانست که عموم افراد یا به آن واقف نیستند، یا آن‌قدر دشوار به نظر می‌رسد که سراغ آن را نمی‌گیرند.”

رد پای تمایز را در ماجراجویی‌درمانی جستم. و دوباره به مطالعه تاریخی و پایه‌ی ماجراجویی‌درمانی پرداختم. و به اردوگاهی رسیدم که در سازماندهی خود و کار خود تمایز ایجاد کرد و باعث شد که تغییر و تحولی اساسی در بنیان‌گذاری ماجراجویی‌درمانی ایجاد کند. بله در ادامه برایتان خواهم گفته که این تمایز چگونه بود.

اولین اردوگاه درمانی

اولین اردوگاه درمانی درسال ۱۹۹۲ در نیویورک با نام اردوگاه راماپو تاسیس شد. که به صورت خاص افرادی که مسائل هیجانی داشتند در این اردوگاه تابستانی ثبت‌نام می‌کردند.  و در این اردوگاه به اصلاح و تربیت رفتار کودکان  و نوجوانان پرداخته می‌شد.

افراد مستقل و تاثیر‌گذاری مدیریت و حمایت مالی این اردوگاه را برعهده‌گرفته بودند. مشاوران، مددکاران اجتماعی در این اردوگاه فعالیت می‌کردند. بعد از آن گروه‌های بسیاری با هدف درمانی ایجاد گردید.

دردهه ۱۹۴۰ اردوگاه Woodland Springs  تشکیل شد. این اردوگاه مختص فصل تابستان نبود. بلکه اقامتگاهی طولانی مدت بود که با هدف کمک به نوجوانان با مسائل هیجانی تاسیس شد.

کمپل اوگمیلر این اردوگاه را به وجود آورد. او لیسانس فلسفه و فوق لیسانس آموزش داشت. همچنین به اخذ مدرک مددکاری اجتماعی دست پیداکرده بود.

او چندین کتاب از تجارب خود در اردوگاه نوشت. این اردوگاه به دلیل اینکه کارهای متفاوتی نسبت به اردوگاه‌‌‌های قبلی انجام می‌داد. باعث تغییر و تحولی در ایجاد اردوگاه‌های درمانی شد.

۱

چندین مزیت این اردوگاه نسبت به اردوگاه‌های قبلی

۱٫     یکی از مزیت‌های این اردوگاه این بود که از مشارکت والدین برای کمک به فرزندانشان نیز استفاده می‌شد.

۲٫     این اردوگاه فقط مختص تابستان نبود. بلکه به مدت هیجده ماه از افراد مراقب می‌شد.

۳٫     دراین اردوگاه افرادتمام وقت خود را در محیط اردوگاه سپری نمی‌کردند. بلکه سه تا شش روز در هفته را در کنار یک مشاور به قایق‌رانی در دریاچه می‌پرداختند.

۴٫     به همراهی و کمک روانشناسان اوقاتی را در بیابان سپری کرده و نواجوان در آن موقعیت به چالش کشیده می‌شد.

با اشاره به این مزیت‌ها می‌توان گفت که اردوگاه دالاس به عنوان اولین اردوگاه درمانی نقش مهمی در ایجاد و توسعه ماجراجویی‌درمانی داشته است.

سازمان این اردوگاه اولین جایی بود که درمدل کاری خود بر تمرکز خانوادگی اهمیت بسیاری قائل بود.

نتیجه‌گیری

بعد از درگذشت موسس این اردوگاه و ایجاد مشکلات مالی متاسفانه این اردوگاه به فعالیت خود خاتمه داد.

و یکی ازنقاط پرقوت و پررنگ این اردوگاه ایجاد قدرت ارتباطی بین فرد ماجراجو، مشاور و درمانگر در بین گروه بود. پیام اصلی این گروه این بود که” ما جوانانی که بیماری دارند را درمان نمی‌کنیم بلکه ما به عنوان دوستانی برای آنها به جوانان دارای مسئله کمک می‌کنیم که مسائل خودشان را در گروه حل کنند”

ما نیز اگر معتقدیم که تمایز نقش مهمی در ایجاد و توسعه برند شخصی و کاریمان دارد. باید که تلاش کنیم و دست به خلاقیت‌های نوینی بزنیم.

به عقیده‌ی من  در حل برخی مسائل مسیر قبلی مشاوره‌ها و روانشناسی‌ها به تنهایی جوابگوی ذهن پویا و تنوع‌طلب مخاطب نیست. و اگر روانشناسان و مشاوران در ایران به مدیریت و سازماندهی افراد با مسائل مختلف بر اساس رویکردهای ماجراجویی‌درمانی بپردازند. بی‌شک تغییر و تحولی اساسی در کشور ما رخ خواهد داد.

بخش‌هایی از مقاله برگرفته از کتاب ماجراجویی‌درمانی میکاییل گس و همکارانش است.